عطر گیسوانت رادرهمه جا احساس می کنم

خدایا!
گامهایم را در صراط مستقیمت استوار ساز و چنانم گردان که چیزی را بخواهم که تو نیز آن را میخواهی.
ای مهربانترینم! ای نهایت محبت!
دوست دارم آنقدر فریادت زنم تا آشتی با تو ومهربانیت را در دل احساس کنم
دوست دارم غمناکترین تراژدی عشقت را نصیبم کنی و مرا از هرچه غم عشق دیگری است رهائی سازی .
ای نور!
تو ستوده ترینی،  تو خود چشمانم راگشودی و پرده ها راکنار زدی این تو بودی  که عشق را در من برانگیختی پس تو خود نیز  آنرا در مسیر سبزت  هدایت کن
خدایا!
تو بزرگی اما در هرچه کوچک است وخرد و حقیر نیز جای داری  تو هیچ جا نبوده ونیستی و با این همه ، عطر گیسوانت رادرهمه جا احساس می کنم
خدایا!
وقتی در یکی از روزهای برفی موهبت حیات را به من بخشیدی  نمی دانستم عشقم به برف نشان از عشق به توست و روزهای برفی را چه عاشقانه دوست میداشتم   و افسوس  طول کشید تا بدانم  برف نشان از پاکی تو دارد ، هم اکنون صدای گامهای برفیت را در کنح دلم احساس میکنم چه  آرام میائی وچه نرم  بر آسمان قلبم می باری
ای نازترینم!
کمکم کن تا هیچ سیاهی  جایگزین سفیدی قلبم نگردد و عشقت را در دلم روزبه روز کن و قدرتی به من ده تا آن را بیشتر و بیشتر درک کنم .

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.