به زودی دور حدید پادکست فرهنگ مدرن شروع میشه / این پست و نوشته بعد از انتشار پادکست جدید حذف خواهد شد
Podcast: Download (462.9KB) | Embed
مشترک بشید : Apple Podcasts | Android | Google Podcasts | RSS
به زودی دور حدید پادکست فرهنگ مدرن شروع میشه / این پست و نوشته بعد از انتشار پادکست جدید حذف خواهد شد
Podcast: Download (462.9KB) | Embed
مشترک بشید : Apple Podcasts | Android | Google Podcasts | RSS
چند سال پیش کنفرانسی در ایالات متحده در مورد سرمایهگذاری و امور مالی برگزار شد. یکی از سخنرانان، ایلان ماسک بود و در جلسه پرسش و پاسخ، سوالی از او پرسیده شد که همه را به خنده انداخت.
آیا شما بعنوان ثروتمندترین مرد جهان، اجازه میدهید دخترتان با یک مرد فقیر یا متواضع ازدواج کند؟
پاسخ او تعبیر جدیدی از ثروت در جهان ایجاد کرد!!!!
ایلان ماسک: اول از همه، این را درک کنید که ثروت به معنای داشتن حساب بانکی چاق نیست.
ثروت در درجه اول، توانایی خلق ثروت است.
کسی که در لاتاری یا قمار برنده میشود، حتی اگر ۱۰۰ میلیون برنده شود، ثروتمند نیست. بلکه او یک مرد فقیر با پول زیاد است. به همین دلیل است که ۹۰ درصد میلیونرهای لاتاری، بعد از ۵ سال دوباره فقیر میشوند.
شما افراد ثروتمندی هم دارید که پول ندارند. مثل اکثر کارآفرینان!!
آنها در حال حاضر در مسیر ثروت هستند، حتی اگر پولی نداشته باشند، زیرا در حال توسعه هوش مالی خود هستند و آن ثروت است.
فقیر و غنی چه تفاوتی با هم دارند؟
به بیان ساده: ثروتمند ممکن است بمیرد تا ثروتمند شود، در حالی که فقیر ممکن است بکشد تا ثروتمند شود.
اگر جوانی را دیدید که تصمیم دارد تمرین کند، چیزهای جدید بیاموزد و دائماً خود را بهبود ببخشد، بدانید که او ثروتمند است.
ولی اگر جوانی را دیدید که فکر میکند مشکل از دولت است، ثروتمندان همه دزدند و مدام انتقاد میکند، بدانید که او یک فقیر است.
ثروتمندان متقاعد شدهاند که فقط به اطلاعات و آموزش نیاز دارند تا پرواز کنند. ولی فقرا فکر میکنند که دیگران باید به آنها پول بدهند تا بلند شوند.
در خاتمه، وقتی میگویم دخترم با مرد فقیر ازدواج نمیکند، من در مورد پول صحبت نمیکنم، در مورد توانایی ایجاد ثروت صحبت میکنم.
ببخشید که این را میگویم، اما بیشتر جنایتکاران مردم فقیر هستند!!!!
وقتی حریصانه فقط بدنبال پول میدوند، عقلشان را از دست میدهند، به همین دلیل دزدی میکنند، دزدی میکنند و …
برای آنها این یک افتخار است، زیرا نمیدانند چگونه میتوانند به تنهایی درآمد کسب کنند.
یک روز نگهبان یک بانک، کیسهای پر از پول پیدا کرد، کیف را برداشت و آن را به مدیر بانک داد.
دیگران وقتی شنیدند، این مرد را احمق خطاب کردند، اما در واقع این مرد فقط یک مرد ثروتمند بود که پول نداشت!!!
یک سال بعد، بانک به او پیشنهاد شغلی با عنوان پذیرش مشتریان داد، سه سال بعد او بخاطر کسب امتیازات عالی، مدیر بخش مشتریان شد و ده سال بعد مدیریت منطقهای این بانک را برعهده گرفت. او اکنون صدها کارمند را مدیریت میکند و پاداش سالانه او، بیش از مبلغی است که میتوانست دزدیده باشد.
ثروت ، اول از همه یک حالت ذهنی است.
اگر قرار است تمام آن چیزی که به عنوان علم پرورش و تولید در دهه های مختلف در نظر گرفته نشود و همگی به یکباره به تولید روستایی منتهی شود تمام جوجه های تولیدی معدوم خواهند شد اما نه با یک تخلیه در یک چاه و خاکریزی بر روی آنها و در مقابل دوربین های گوشی ها و شبکه های اجتماعی بلکه به صورت آرام و در سطح کشور و در چاله هایی کوچک در روستاها و دور از چشم دوربین های همراه.
اوضاع خوب نیست و نهاده هایی که به مرغداران وعده داده شده بود که به آنها با قیمت قبلی داده خواهد شد به یکباره قیمتی باورنکردنی به خود گرفت و این در حالی است که مرغداران بنا به وعده نهاده ای که به آنها داده شده بود اقدام به جوجه ریزی کردند. امروز آنها نگران هستند که مردم با چه توان قدرتی می توانند مرغ تولیدی آنان را که با قیمت تمام شده زیادی تولید خواهد شد خریداری نمایند؟ قیمت مصوبی که دولت به مرغداران تعهد داده جدای اینکه آیا اجرایی خواهد شد، آیا برای تولید کننده صرفه اقتصادی خواهد داشت ؟
اومدن از پای مسی یک قالب طلا ساختن تا به شکلی یادواره ای جاودان برای این بازیکن بی نظیر درست کنن که برای نسل های آینده و تایخ فوتبال باقی بمونه
ما شبیه به این کار رو برای چه افرادی انجام دادیم یا می تونیم انجام بدیم ؟!
#اجاره_مسکن اونقدر بالا رفته که بهتره بریم تو یه #هتل_۴ستاره زندگی کنیم درسته متراژش کناره اما صبحانه و سرویس رایگان داره و کلی هم خدمتکار داری
وا… به خدا— Ali Hosseini (@alihosseini_it) April 15, 2022
این فیلم کوتاه نشون می ده که کدوم گروه خونی می تونه به کدوم گروه خون بده دیدنش بی فایده نیست
برداشت های متفاوتی از این فیلم کوتاه می شه داشت
ببینید موضوع خیلی ساده است
هیچ محدودیتی وجود نداره
چالش خیلی سختی هست اگر برامون پیش بیاد اما واقعا ذهن و تفکر بسیار قدرتمندی لازم هست که این موضوع ساده رو درک کنه
هیچ جای این زندگی چیزی نداره که بخوای اون رو به رخ دیگران بکشی، هممون داریم توی این دنیا زندگی می کنیم، از تمام مسائل اش با خبریم#زندگی_عادی#عادی_زندگی_کن#خودنمایی_ممنوع#بزرگنمایی_ممنوع
— Ali Hosseini (@alihosseini_it) October 14, 2021
برای انسانی مانند حسن یزدانی قطعا دو چیز با ارزش تر از گرفتن مدال طلای مسابقات کشتی جهانی سال ۲۰۲۱ ( نروژ ) بود، آرامش روحی آخرین شکستی که از حریف آمریکایی و حرفه ای خود در المپیک ۲۰۲۱ خورده بود و دوم، غرور و غیرتی که برای مردم ایران به ارمغان می آورد و خوشحالی و شادی یک ایران را به همراه داشت.
اگر یه محاسبه ساده داشته باشیم و ببینیم که برای خوشحالی هر یک نفر ایرانی تا چه میزان باید هزینه کنیم باید بگم که حسن یزدانی علی رغم تمام کم کاری هایی که برای رفاه یک ورزشکار ملی در سطح جهانی در همه جای دنیا اتفاق می افته تونست یک نفره دل یک ایران رو شاد کنه و این کار رو در شش دقیقه و شش روز این مسابقات انجام نداد بلکه سالیان سال تلاش کرد و بارها شکست خورد و بارها در میادین مختلف تجربیات و فشارهای زیادی رو به جان خرید تا بتونه چند ساعت مردم و ملت رو شاد کنه .
اگر قرار بود دولت برای این همه شادی مردم کاری کنه چقدر باید هزینه می کرد ؟ اگر جمعیت ایران رو هشتاد میلیون نفر در نظر بگیریم ( که بیش از اینهاست ) و برای این شادی روانی و ذهنی اونا که در این چند ساعت اتفاق افتاد صرفا برای هر نفر تنها ۱۰۰ تومان به حسن یزدانی هدیه بدیم جمعا باید ۸ میلیارد تومان به حسن یزدانی هدیه بدیم این در حالی هست که ایرانی ها برای شادی یک ساعت و نیمی در یک کنسرت با هر کیفیتی حداقل صد و پنجاه هزار تومان پول پرداخت می کنن و یا برای یک فیلم سینمایی با هر کیفیتی برای هر نفر بین سی الی پنجاه تومان هزینه می کنن. بنا به این اوصاف کافی هست که در ازای هر ایرانی صرفا ۱۰۰ تومان هزینه شاد کردن رو به حسن یزدانی اختصاص بدیم.
قسمتی از تلاش های این مرد بزرگ رو که قطعا در لیست نامداران تاریخ ساز تاریخ کشتی ایران قرار گرفته رو در زیر می تونید ببینید و فراموش نکنید که این مرد باید امروز بیشتر از روزهای قبل تمرین کنه چون الان جایگاه انتقام این کشتی برای ما و حریف آمریکایی حسن یزدانی تغییر کرده و همون قدر که حسن در این دو ماه سپری شده از المپیک تمام تمرکز و تلاش خودش رو برای این فینال کرده بود، الان این کشتی گیر آمریکایی هست که برای رویارویی بعدی خود لحظه شماری میکنه
مرگ و میر جوان ها اونقدر زیاد شده که دیگه دنیا دو روز نیست، دو ساعته#آمار_مرگ#طول_عمر#امید_به_زندگی
— Ali Hosseini (@alihosseini_it) October 6, 2021
یه جای کار میلنگه
مجوز #ورود_زنان_به_ورزشگاه رو دادن
احتمالا به آقایون اجازه ورود رو ندن 🙂 pic.twitter.com/aJkAsuM6AW— Ali Hosseini (@alihosseini_it) October 3, 2021
الان فرق شیوه مدیریتی و نظارتی کشور با شعار #تولید_پشتیبانی_ها_مانع_زادیی_ها نسبت به شعار سال گذشته چی هست؟ نتایج که فرقی نکرده و بدتر شده
— Ali Hosseini (@alihosseini_it) June 28, 2021
بچه ها ! می خوام یه چیز مهمی رو بهتون یاد بدم#خط_عابر_پیاده محلی است برای #ایست_کامل شما تا ماشین ها عبور کنند#فرهنگ
— Ali Hosseini (@alihosseini_it) April 25, 2021
آیا تخم مرغ های سفید و قهوه ای از نظر کیفیت، طعم و مزه با یکدیگر تفاوت دارند؟
برخی افراد تصور دارند که تخم مرغ های قهوه ای رنگ سالمتر و طبیعی تر هستند و نسبت به تخم مرغهای سفید رنگ از کیفیت بالاتری برخوردارند. این افراد معتقدند که حتی طعم تخم مرغ های قهوه ای نیز بهتر از تخم مرغ های سفید است. اینکه آیا این تخم مرغها علاوه بر تفاوت رنگ پوسته درکیفیت، سلامت، مزه و طعم با یکدیگر متفاوتند یا خیر را از رییس هیات مدیره اتحادیه مرغ تخم گذار استان تهران جویا شدیم.
ناصر نبی پور دراین باره اظهار کرد: هیچ تفاوتی در کیفیت، مزه و طعم تخم مرغ ها وجود ندارد و تنها تفاوت در رنگ آنهاست.
وی ادامه داد: معمولا گله های مرغ مادر و مرغهای تخم گذار قهوه ای رنگ تخم مرغ قهوه ای تولید می کنند که البته تعداد آنها در کشور بسیار کم است.
رییس هیات مدیره اتحادیه مرغ تخمگذار استان تهران اضافه کرد: تخم مرغهای قهوه ای رنگ که در حال حاضر در بازار وجود دارد از تولیدات مرغ های مادر است.
وی در پاسخ به این سوال که چرا قیمت تخم مرغ قهوه ای و سفید متفاوت است؟ گفت: وقتی کالایی کم باشد قیمت آن هم بالا می رود. زمانی قیمت تخم مرغ قهوه ای از سفید ارزانتر بود اما به دلیل اینکه تعداد آن کم شده است گرانتر فروخته می شود.
این سوال رو امروز از خودتون بپرسید ؟
من چه زمانی به بهشت می روم ؟
این خود تو هستی که با اهمیت دادن به افرادی که کنارت هستند تبدیل به عشق می شی
اگر میخواهى دنیا را تغییر دهى؛
به خانهات برو و به خانوادهات عشق بورز…!
جمله منسوب به مادر ترزا
هورمون های شادی در بدن ما چگونه عمل می کنند؟ چگونه آنها را تحریک کنیم؟ با شناخت هورمون های شادی چقدر می توانیم خودمان را شاد کنیم و شاد نگه داریم؟ نقش هورمون ها در شاد زیستن را جدی بگیریم
حتی کرونا هم نباید باعث بشه که تمرینات المپیک به عقب بیافته / بالاخره بدونید که رقبا بیکار ننشستن دیگه
آرتمیوس «دمیس» ونتوریس روسوس معروف به دمیس روسس خواننده و نوازنده یونانی بود، که بیشترین شهرتش را پس از مطرح شدن به عنوان موزیسین اصلی در خلق موسیقیهای معروف ونگلیس و همینطور بعد از اینکه به عنوان نوازنده سولو در مجموعهای از اجراهای بینالمللی و آثار ضبط شده در طی دهههای شصت و هفتاد حضور داشت، بدست آورد.
تماشا در آپارات:
تماشا در یوتیوب:
تمام دنیا و تمام افراد از اینکه بیمار یا مبتلا به ویروس کرونا نباشند خوشحال میشن
اما اونایی که از قرنطینه خاص این ویروس خارج میشن یا به بیماری کرونا غلبه می کنن یک لذت خاص و بیشتری رو تجربه میکنن
عکس زیر از BBC گرفته شده
لذت #خروج_از_قرنطینه#ویروس_کرونا#BBC pic.twitter.com/soMTI2DvFV
— Ali Hosseini (@alihosseini_it) March 10, 2020
برای دیدن این فیلم، خیلی کوتاه وقت بزارید. ارزش داره
برام مهم نیست خیلی ها ناراحت بشن
خیلی ها از من بدشون بیاد
اما باور دارم دعا خیلی چیزهارو تغییر می ده
نمایش فیلم از سایت آپارات:
.
.
.
.
نمایش فیلم از سایت یوتیوب:
این متن رو یکی از دوستانم برام ارسال کرده و خوندنش رو بهتون توصیه می کنم چرا که زاویه نگاهی که میشه به این متن داشت قطعا آموزنده و مفید هست
برتای عزیز
مدتی است بیشتر مطالعه می کنم و کمتر گردگیری می کنم.
در حیاط نشسته ام و بدون این که فقط نگران علف های هرز باغچه باشم از منظره باغچه لذت می برم.
وقت بیشتری را با خانواده و دوستانم می گذرانم و کمتر کار می کنم.
زندگی باید الگوی تجربیات برای دوست داشتن باشد نه برای تحمل کردن.
من سعی دارم این لحظات را دریابم و آن ها را گرامی بدارم.
دیگر هیچ چیزی را ذخیره یا پس انداز نمی کنم و از ظروف گران قیمتم در هر مناسبتی استفاده می کنم.
بهترین لباسم را در فروشگاه میپوشم. نظر من این است که هر چه ظاهر بهتری داشته باشم ، فروش بهتری هم خواهم داشت.
عطر خاصم را برای مناسبت های خاص کنار نمی گذارم . بلکه آن را در محیط کار و فروشگاه ها هم استفاده می کنم.
یکی از این روزها ، کنترلم را روی توانایی هایم از دست می دهم. پس اگر چیزی امروز ارزش گفتن، شنیدن و عمل کردن دارد ، می خواهم امروز بگویم، بشنوم و عمل کنم.
اگر مردم بدانند که شاید فردا وجود نداشته باشند ، امروز چه کارهایی انجام می دهند؟
فکر می کنم به یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانشان زنگ می زنند.
شاید هم با یکی از دوستان قدیمی تماس بگیرند و از او بابت کدورت ها عذرخواهی کرده و صلح کنند.
شاید هم به یک رستوران خاص بروند و بهترین غذای مورد علاقه شان را سفارش دهند. نمی دانم این ها فقط حدس و گمان من است.
اگر می دانستم وقتم محدود است انجام ندادن همین چیزهای کوچک مرا عصبانی می کرد.
عصبانی برای ننوشتن نامه ای که همیشه دوست داشتم بنویسم.
عصبانی برای نگفتن جمله “دوستت دارم” به عزیزانم
عصبانی برای از دست دادن ثانیه هایی را که میشود با عزیزان به بهترین نحو گذراند . ولی حالا در حال تلف شدن است .
من سخت تلاش میکنم، نه برای این که چیزی را برگردانم یا ذخیره کنم، بلکه برای این که عشق و شادی را به زندگی ام بیاورم.
هر صبح که چشم هایم را باز می کنم به خودم می گویم امروز همه چیز خاص است. هر روز، هر دقیقه و هر نفسی که میکشم هدیه ای ناب است.
شاید زندگی ما آن موسیقی که می خواستیم نباشد ، اما تا زمانی که زنده هستیم می توانیم با موسیقی زندگی برقصیم.
در این فیلم مشاهده کنید که در گذر زمان چطور تغییرات نموداری نشان می دهد که میزان کاربران مرورگر های معتبر جهان چگونه تغییر می کند و در حال حاضر محبوب ترین مرورگر کدام است ؟
علی خسرو شاهی مدیر و کارخانه دار، صاحب کارخانجات پارس مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد می کرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان می شده است.
مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند٬ و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد.
با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشینها آمد و گفت:
بله درست است، در دستگاههای ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد.
نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. می خواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم.
فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده٬ بالا سر ماشین پرسیدم: این برای چه است؟
گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون.
نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود.
به کارگر خلاق که ما را از شر یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود٬ یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
اتحادیه ها، اصناف، انجمن ها، سندیکاها یا امثال این گونه تشکل ها و فعالین گروهی دیگه مانند تعاونی ها و غیره برای این هست که دولت برای مذاکره یا اجرای تصمیمات کلان کشوری با یکایک فعالین اون بخش صحبت نکنه و با جمع کردن مدیران این گونه تشکل ها یکبار یک بخش نامه ای را به آنها صادر و آنها مسئول توزیع آن در بخش های مجموعه و زیر مجموعه خود کنند. به عبارتی دولت صدای خودش رو از طریق این تشکل ها به گوش فعالین اون بخش می زاره.
همین طور از رسانه ها و ابزارهایی که در درست داره مثل صدا و سیما و اپراتورهای فعال کشور نکات خودش رو به گوش مردم می رسونه.
اما صدای مردم چطور به گوش مسئولین و دولت و حاکمان نظام و کشور میرسه؟
گوش واستادن؟
جاسوسی بین مردم؟
سئوال کردن از آنها؟
خواندن نظرات در سایت های دولتی ؟
همه موارد بالا شاید شاید شاید وجود داشته باشه اما اصلا منطقی و برنامه ریزی شده نمی تونه باشه
منظورم از برنامه ریزی شده یعنی اینکه آیا یک سیکل و یک هلدینگ باید اینطور باشه ؟
یکی از ابزارهای رساندن صدای مردم به گوش مسئولین مجریان مردمی کشور هست. دقیقا مثل آقای #مهران_مدیری
آقای مدیری در برنامه خود (#دورهمی ) که دارای مخاطبین منحصربه فرد خودش هست نقدی از اوضاع کشور کرد که نظر اکثریت مردم هست و این نقد به منزله عدم تحمل مردم در مقابل مشکلات نیست و اثبات اش هم همین سکوت و پشت دولت بودن ملت در تمام مراسمی هست که نشان دهنده غرور ملی در سطح بین الملل هست. بنابراین نقد بر اوضاع کشور یک سرمابه بی نظیر برای دولتمردان مسئول هست تا نقطه ضعف واقعی خودشون رو از دهان مردم و نماینده های آن ها بشنوند.
اطرافیان دولتی ها و مجریان دولتی همیشه در وصف عملکرد دولت گفته اند و آنهایی هم که نقد تند و سازنده کرده اند به عنوان عوامل غیر قابل اطمینان مدیران ارشد خود قرار گرفته اند بنابراین ما شاهد تعاریف جدیدی از اشتباهات مسئولین هستیم که شنونده رو کم عقل در نظر گرفته و انتظار تشکر از شنونده رو هم داره.
نمایندگان دولتی مردم ( نمایندگان مجلس ) خود نیز گاهی برای حفظ صندلی های مجلس برای دوره های بعدی نمی توانند به شکل سازنده نقش وکالت و نمایندگی خود را اجرا نمایند و شاید در مقابل هر نقدی به خود مجلسی ها به جای عذرخواهی و یا تدبیر صحیح برای اصلاح آنها موضع دفاعی سنگینی رو می گیرند و این دفاع آنقدر سنگین می شود که تبدیل به یک حمله شدید به نقاد و نقادین می شود. بنابراین مردم صدای خود را به دست شخصی می سپارند که شاید برگه رای را از مردم نگرفته اما تبدیل به ابزار ارتباطی آنها با مسئولین شده است و بدون چاپلوسی و نگرانی امتیازهایی که شاید بتواند از دولت بگیرد، صدای جامعه را به گوش شنوندگان دولتی می رساند.
مردم چقدر در تاکسی ها شکایت کرده اند و به این شکایتها به کجا رسید؟
مردم چقدر اتوبوس و مترو گله کنند و ناراحتی های خود را بازگو کنند و این گله ها به کجا رسید ؟
مردم چقدر از کمک های مردمی که به بم ارسال شد، به کرمانشاه ارسال شد، به گلستان ارسال شد و دیده نشد گله کنند و این گله ها به کجا رسید ؟
مردم چگونه متوجه شوند که صدای آنها شنیده شده است؟
اما زمانی که آقای مدیری و امثالهم از رسانه پر مخاطب تلویزیون صدای آن ها، نقدهای آن ها و گله های آن ها را به گوش مسئولین می رسانند خوشحال می شوند. جان می گیرند و امیدوار می شوند که مسئولین صدای آن ها را شنیدند.
در همین لحظه ناگهان مدیران کشور دستور سکوت این صدا را می دهند. به عبارتی به مردم می گویند از ما شکایت نکنید از ما گله نکنید از ما راضی باشید .
امید مردم با واقع گویی آقای مدیری از بین نمی رود؟
شوق زندگی مردم با نمایش واقع بینانه رسانه های از بین نمی رود؟
برعکس/ امیدوار می شوند که صدایشان به گوش دولت رسید
نا امیدی زمانی ایجاد می شود که در صف وام بانک، سالها در انتظار کمک های وعده داده شده باشی
نا امیدی زمانی ایجاد می شود که جوان های پر از ایده و ذوق و شوق پیشرفت با هیچگونه حمایتی مجبور به فروش ایده های خود به کشورهای همسایه شوند
نا امیدی زمانی ایجاد می شود که در روزنامه و جراید اخباری مملو از اختلاس و پولشویی و موفقیت های نمایش آقازاده ها می شوند.
لطفا نقد مردم، صدای مردم، گله های مردم و شکایت های مردم را بشنوید و مانند یک سرمایه واقعی و یک گله مندی درون خانواده آنها را بشنوید و آن را بررسی کنید.
نباید رسانه ها و شبک های مجازی وابسته به غرب صدای مردم باشند، ما باید درون خودمان پرچم خودمان را بالا نگه داریم.
چه زیباست روزی یک مسئول در رسانه های ملی از اشتباه خود عذرخواهی کند و یا حق را به انتقادی بدهد و بگوید ما حواسمان نبود، ممنون که ما را یاری کردید، ممنون که ما را نقد کردید.