این طور که توی شبکه های اجتماعی می گفتن، متن زیر برنده جایزه beautiful life در آلمان شده
حتی اگر برنده هم نشده باشه و یه آدم بی سواد ژنده پوش هم اون رو نوشته باشه فرقی نمی کنه
ارزش خوندن رو داره
مردی درحال مرگ بود
وقتیکه متوجه مرگش شد، خدا رابا جعبه ای دردست دید
خدا :
وقت رفتنه
مرد :
به این زودی؟
من نقشه های زیادی داشتم
خدا :
متاسفم ولی وقت رفتنه
مرد :
درجعبه ات چی دارید؟
خدا :
متعلقات تورا
مرد :
متعلقات من؟
یعنی همه چیزهای من ؛
لباسهام پولهایم و ـ ـ ـ
خدا :
آنهادیگر مال تو نیستند، آنهامتعلق به زمین هستند
مرد :
خاطراتم چی؟
خدا :
آنهامتعلق به زمان هستند
مرد :
خانواده و دوستانم؟
خدا :
نه ، آنهاموقتی بودند
مرد :
زن و بچه هایم؟
خدا :
آنهامتعلق به قلبت بود
مرد :
پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟
خدا :
نه ؛ آن متعلق به گردوغبار هستند
مرد :
پس مطمئنا روحم است؟
خدا :
اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است
مرد بااشک درچشمهایش و باترس زیاد
جعبه را از دست خدا گرفت و بازکرد ؛
دید خالی است!
مرد دل شکسته گفت :
من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا :
درسته ، تومالک هیچ چیز نبودی!
مرد :
پس من چی داشتم؟
خدا :
لحظات زندگی مال توبود ؛
هرلحظه که زندگی کردی مال توبود .
زندگی فقط لحظه ها هستند
قدر لحظه هارا بدانیم و لحظه هارا دوست بداریم.