اپرا وینفری، ملکه شوهای تلویزیونی امریکا، آنقدر دستاورد و عنوان دارد که اگر بخواهیم تنها لیست کاملی از آنها را فهرست کنیم، دیگر جایی برای پرداختن به زندگی وی باقی نمیماند. ولی پرداختن به زندگی اپرا بدون شرح داستان دوران کودکی وی و چالشهای سختی که از سر گذارنده، زندگینامهای ناقص است.
اپرا در سال ۱۹۵۴ از پس رابطه خارج از ازدواج دو نوجوان، در شهر کوچکی در ایالت میسیسیپی به دنیا میآید. این دو نوجوان، ورنون وینفری و ورنیتا لی، هیچگاه با هم ازدواج نکردند وسرپرستی اپرا را مادر به عهده گرفت. بعد از دو سالگی وی، مادر برای یافتن شغلی مناسب به میلواکی مهاجرت میکند تا پس از یافتن شغلی مناسب، اپرا را پیش خود ببرد. در این مدت تربیت اپرا بر عهده مادربزرگش قرار میگیرد و در مزرعه او به سر میبرد. مادربزرگ هم در ساعات بیکاری و در سن سه سالگی اپرا، خواندن و نوشتن را به او آموزش میدهد.
اپرا آنقدر خواندن و نوشتن را خوب یاد میگیرد که وقتی در پنج سالگی به مهدکودک میرود، طی نامهای از آموزگار میخواهد که وی را به کلاس اول بفرستد و معلم هم وقتی استعداد و سطح سواد او را مشاهده میکند، بلافاصله وی را به کلاس اول میفرستد و بعدتر هم با یک کلاس جهشی خواندن، وارد کلاس سوم میشود.
ولی این دوران زندگی آنقدر هم آرام و بیدردسر نبوده است. اپرا به علت وضعیت خانوادگی تا سنین نوجوانی در فقر شدید زندگی میکرد، به طوری در سن شش سالگی برای اولین بار یک جفت کفش میخرد. اما حادثه مهمتر وقتی است که مادر دوباره وی را برای کار هر روز در خانه با دیگر بستگانشان تنها میگذارد و دورهای دردناک و تاثیرگذار در زندگی اپرا آغاز میشود. در این زمان –که بعدتر ها خود در شوی تلویزیونیاش اعلام کرد- وی مورد آزار و اذیت جنسی و تجاوز توسط افراد فامیل و دوستان مادرش قرار میگیرد، و به خاطر همان ترسهای کودکی و تهدید متجاوزان، هیچگاه از این مسئله تا سالها با کسی حرف نمیزند. این روابط ناسالم و متجاوزانه نهایتا منجر به حاملگی وی در سن چهارده سالگی میشود و حاصل آن به دنیا آمدن زودرس پسری میشود که اندک زمانی پس از تولد میمیرد.
پس از این حادثه مادر، دختر سرکش و افسرده خود را که اکنون تحت بیتوجهی وی از او پول میدزد و صرف مواد و کارهای غیرقانونی میکند، به نزد پدرش در نشویل میفرستد. پدر اپرا که سابقه ارتشی داشت و بازرگان بود، با همسر خود زندگی میکرد و به گفته خود اپرا شخصیتی خیلی منظم و دقیق دارد. پدر و نامادری اپرا از او پذیرایی گرمی میکنند و به دنبال ثبت نام و کارهای ادامه تحصیل وی میروند. این اولین باری است که اپرا اتاقی اختصاصی از آن خود پیدا میکند. در این دوران پدر به شدت برای اپرا وقت صرف میکند و به وی میآموزد که باید به دنبال آرزوهایش برود و همیشه در پی کسب موفقیت باشد.
تحت این آموزشها و بعد از پایان دوره دبیرستان، اپرا وارد دانشگاه ایالتی تنسی میشود و در رشته هنرهای نمایشی و فن بیان تحصیل میکند. در همین دوره وی به عنوان بانوی شایسته سیاه پوست ایالت تنسی انتخاب میشود و همین امر باعث ورود او به دنیای رسانه و خبرنگاری میشود. اپرا کار خود را در یک ایستگاه رادیویی به نام «سیاه» شروع میکند و به زودی به تلویزیون راه مییابد و اولین شوی تلویزیونی خود به نام «مردم صحبت میکنند» را میزبانی میکند. موفقیت وی در این برنامه کوچک باعث پیشنهاد کاری از طرف «شیکاگو تیوی» برای اجرای شوی انحصاری خود میشود و اپرا در سال ۱۹۸۶ برنامه خود را کلید میزند.
در آن زمان در ایالات متحده، شوهای روزانه عموما پر بود از مسائل پیش پا افتاده و غیر جذاب برای مخاطبان. ولی اپرا این سیستم شو را به کلی دگرگون کرد. وی با آوردن روشی نو در اجرای تلویزیونی سعی داشت به شناخت افراد از خود و به آنها برای داشتن زندگی شاد کمک کند. شیوهای که اپرا مبدع آن به شمار میرود و اپرافیکیشن[1] نام گرفته، ناظر بر مصاحبهای است که در آن مصاحبه شونده، کاملا صادقانه، به مشکلات و چالشهای زندگی شخصی خویش میپردازد و از طریق بیان مشکلات، مثلا در زمینه چاقی، ارتباط جنسی بد، یا تحت سواستفاده جنسی قرار گرفتن، سعی در حل آن یا تاثیرات جانبی مخرب چنین مواردی دارد. این شیوه مصاحبه صریح اکنون شاید به پرمخاطبترین نوع مصاحبه در شبکههای تلویزیونی تبدیل شده است.
این شیوه جدید و صداقت همدلانه اپرا در برنامههایش باعث شد وی به چهرهای به شدت محبوب در ایالات متحده تبدیل شود و تمام برنامههایش از پربینندهترین برنامههای تلویزیون باشند. البته این امر مختص امریکا نیست و محبوبیت وی در جهان نیز بینظیر است، به طوری که شبکه ام.بی.سی عربستان سعودی، شوی اپرا را هر هفته پخش میکند و آن را از محبوبترین برنامههای دنیای عرب معرفی کرده است. اقبال عمومی از این شو، که به مدت ۲۵سال روی آنتن بود، باعث ثروت و شهرت به اپرا شد و اکنون اپرا ثروتمندترین امریکایی افریقاییتبار نام گرفته که میلیاردری خود ساخته است. وی همچنین اولین زن میلیاردر سیاهپوست در جهان است و ثروت وی در حدود سه میلیارد دلار تخمین زده میشود.
شوی اپرا نه تنها باعث مشهور و ثروتمند شدن وی شد بلکه تاثیراتی عمیق و عینی بر جامعه امریکا گذاشت. اپرا اولین نفری بود که در شوی خود از حقوق اقلیتهای جنسی دفاع میکرد و باعث شد این افراد بتوانند در جامعه به راحتی خود را ابراز کنند. وی همچنین در توانمندسازی زنان، آموزش کودکان، و کمک به مردم برای شناخت و ابراز بهتر خود واقعیشان برنامههای متنوع و اثرگذاری ساخته است. مصاحبههای او نیز همیشه جنجالی بوده و نکته یا رازی جدید از مصاحبهشونده مطرح کرده است. همچنین مصاحبه او با «مایکل جکسون» رکورد تعداد بیننده را در تاریخ تلویزیون با بیش از صد میلیون تماشاگر از آن خود کرده است. در برنامههای اپرا حاضرین در استودیو نیز عمدتا شگفت زده میشوند، یکی از بزرگترین این سورپرایزها در جشن بیست سالگی برنامه بود که اپرا به هر یک از حاضرین یک ماشین صفر هدیه کرد. علاوه بر اینها تصمیم اپرا بر کاهش وزن و گرفتن رژیم غذایی سالم و شرکت در مسابقه ماراتون که آن را ظرف پنج ماه عملی ساخت نیز به شدت در جامعه امریکا مورد بحث قرار گرفت و اثرگذار بود.
اپرا شوی خود را در سال ۲۰۱۱ پس از ۲۵ سال و بیش از پنج هزار برنامه به پایان رساند و به دنبال تاسیس شبکه خاص خود رفت که [2]”own” نام دارد و در آن اپرا مصممتر از پیش به دنبال عملی کردن ایدهها و فرهنگسازی و پرداخت عمیقتر به مشکلات جامعه خویش است.
البته ثروت و شهرت اپرا هرگز مانع فراموشی رنجی که در کودکی کشیده نشد و به همین خاطر او در زمینههای انسان دوستانه و اجتماعی بسیار فعال است. برای مثال در سفری که در چند سال پیش به افریقای جنوبی برای دیدار نلسون ماندلا داشت، مرکز آموزشی مجهزی را برای آموزش دختران در این کشور احداث کرد. یا در زمان طوفان کاترینا در امریکا با احداث موسسهای برای کمک به طوفانزدگان با کمک دیگر افراد، به احداث خانههای جدید برای آسیب دیدگان این فاجعه دست زد. اگر بخواهیم فقط لیست فعالیتهای بشردوستانه وی را از نظر بگذرانیم، فهرستی بلند بالا را باید مطالعه کنیم ولی در وصف این کارها همین بس که اپرا تا سال ۲۰۱۲، مبلغ چهارصد میلیون دلار به خیریههای مختلف کمک کرده است.
کار مهم دیگری که باز ریشه در اتفاقات ناگوار دوران کودکی وی دارد، پیگیری تصویب قانونی مهم است. اپرا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون در مجلس سنا حاضر شد و از نمایندگان خواست تا قانونی را برای مقابله با سوء استفاده جنسی از کودکان از تصویب بگذرانند. در نهایت دو سال بعد از طرح این خواسته، بیل کلینتون قانون مورد نظر که اپرا بیل(Oprah Bill) نام گرفته است[3] را امضا و اجرایی کرد. خود اپرا نیز با تاسیس سازمانی به دنبال پیگیری اجرایی شدن این قانون رفت.
فعالیتهای هنری و فرهنگی اپرا فقط به تلویزیون محدود نمیشود و مجله وی نیز که اُ(O) نام دارد، با اقبال گستردهای روبرو است. وی همچنین به ایفای نقش یا صداگذاری در فیلمهای هالییودی پرداخته و حتی برای ایفای نقش در فیلم «رنگ ارغوان» ساخته استیون اسپیلبرگ، نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. آخرین فیلم روی پرده وی نیز که سال گذشته به روی پرده رفت باتلر (خدمتکار) نام دارد. تمام نقشهایی که توسط اپرا ایفا شدهاند، به زندگی و فرهنگ سیاه پوستان در امریکا و مصائبی که با آن روبهرو بودهاند، اختصاص دارد. همچنین باشگاه کتابخوانی او نیز از محبوبیت بالایی برخوردار است، به طوری که هر کتابی که این باشگاه معرفی میکند، خود را به صدر جدول پرفروشها میرساند.
البته فعالیت اپرا محدود و منحصر به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیست و وی در سیاست نیز شخصیتی فعال از خود نشان داده است. برای مثال میتوان به حضور وی در کمپین انتخاباتی باراک اوباما در دور اول و حضور در کمپین تعدادی دیگر از نامزدهای دموکرات در انتخاباتهای مجلس و سنا اشاره کرد که به عقیده عدهای این حمایت در پیروزی اوباما به شدت تاثیرگذار بوده است. وی در سخنرانی در کمپین انتخاباتی اوباما گفت: «دکتر مارتین لوتر کینگ فقط میتوانست آرزو کند ولی اکنون ما میتوانیم آرزوی او و خودمان را تحقق بخشیم و رئیس جمهوری سیاهپوست داشته باشیم.»
فارغ از جوایز و عنوانهایی که سازمانها و نشریات مختلف به این بانوی موفق اعطا کردهاند، وی در سال ۲۰۱۳ موفق به دریافت مدال آزادی از رئیس جمهور ایالات متحده به خاطر خدماتش به کشور خویش شد. صرف نظر از همه این عناوین، تاثیری که اپرا بر زندگی افراد مختلف در گوشه و کنار جهان و به ویژه ایالات متحده داشته است، غیر قابل انکار و به شدت قابل تقدیر است. مردمی که اکنون آزادانه میتوانند گرایش جنسی خود را در جامعه ابراز کنند، به فکر سلامت خود باشند، همیشه به دنبال موفقیت باشند و هویت واقعی خویش را پنهان نکنند. اپرا وینفری برای بسیاری از امریکاییان پیامبری است خود ساخته که حرفها و توصیههایش حاکی از تجربههای فراوان و زندگی پر از فراز و نشیب است و از آنجا که آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند، حرفهای او همیشه از مقبولیت و تاثیرگذاری بالایی در جامعه برخوردارند.