چند وقتی بود که صدا و سیمای ایران آقایی رو معرفی می کرد که هرجایی دوربین بود زودی جلوی اون می پرید و دلش می خواست که توی تمام مراسم ها چه تظاهرات، چه عزاداری،چه جشن و چه معرفی نامه و چه مجلسی و غیر مجلسی، چه پای صحبت آقای قرائتی و چه پای جلسات استاد قمشه ای و چه پای افتتاحیه و کلنگ زنی جایی و خلاصه هر جایی که فکرش رو کنید بیاد و خودش رو جلوی دوربین بندازه.
ایشون کاری نداشت که کی می بینه فقط دوست داشت حتمن حتمن خانومشون ایشون رو ببینن.
خوبیه داستان این هست که خیلی ها هم که به این موضوع دقت نداشتن یهو دیدن که برنامه ۲۰:۳۰ تلویزیون و شبکه های اجتماعی و سایت های خبری و غیره ایشون رو برجسته ( إBold ) کردن و همه و همه تا بعضی از ایرانی های خارج از ایران هم ایشون رو شناختن.
من فکر می کردم که این حسی که ایشون به دوربین داره یه بیماری ساده است برای جلب توجه بیشتر و می تونه توی هر آدمی باشه حتی خود من. موضوع این هست که حق با من بود البته نه اینکه این داستان رو توی خودم به صورت واقعی ببینم اما توی تلویزیون یکی رو دیدم که همه جا هست و کافیه یه مراسم افتتاحیه توی کره ماه و مریخ باشه، قطعا اونجاست.
یعنی یه چیزی میگم و یه چیزی می خونید ها. طوری توی تلویزیون می گرده و توی تمام برنامه ها هست که گمانم رئیس جمهوری اینقدر ازش تصویر توی آرشیو صدا و سیما نیست و حدس می زنم که شاید گام برداشته برای تیم ملی ریاست ایران و رئیس جمهور شدن.
مراسم افتتاحیه المپیک هست، مراسم خاک سپاری ننه جون فلانی هست، مراسم عزاداری، تظاهرات، شادی و مولودی و استقبال از تیم ملی فوتبال و بیعت دولت با آرمان امام خمینی، بررسی و آنالیز حضور داعش در منطقه، تودیع ریاست بانک مرکزی، استعفاء فلان مدیر و … خلاصه گمان می کنم چند وقت دیگه زمان تحویل سال نو هم بعد از رهبری و ریاست جمهوری ایشون بیاد پیام تبریک بده.
آقای عبدالعلی علیعسگری ششمین رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی رو خدمتتون معرفی می کنم.
آقای دوربینی قبلی می خواست همسرشون ایشون رو ببینن و بقیه مهم نبودن اما پروژه تبلیغی و چهره سازی ایشون فکر می کنم قوی تر عمل کنه / بنده هم در نقش ۲۰:۳۰ ایشون رو به شما معرفی می کنم و به نظر بنده آقای دوربینی واقعی ایشون هستن.
بایگانی برچسب: s
صندلی های چسبناک مجریان صدا و سیما
از وقتی یادمه آقای #محمد_رضا_حیاتی گوینده خبر بوده توی صدا و سیما تا الان که بنده دارم این مطلب رو می نویسم.
آقای حیاتی از سال ۱۳۶۰ وارد صدا و سیما شدن و ظاهرن که به غیر از فعالیت در تلویزیون در رادیو هم کارهایی رو انجام دادند و اگر از حق نخواهیم دور بشیم یکی از قدیمی ها و پیشکسوتان گویندگی خبر در صدا و سیما هستن.
ایشون در سال ۱۳۹۴ بازنشسته شدن اما ظاهرن توی ایران بعد از بازنشسته شدن بجای اینکه بریم و استراحت کنیم و لذت ببریم، دنبال کار دوم می گردیم. برای مثال آقای حیاتی علاوه بر اینکه بعد از بازنشستگی صندلی کاریه خودشون رو تحویل ندادن بلکه کارهای حاشیه ای مثل اجرای سمینارهای شرکت های تولیدی و وارداتی را نیز بعضن به عهده گرفتن و به جای استراحت چند برابر روزهای دیگه کار می کنن که قطعن به ما چه و خودشون می دونن.
“آقای حیاتی در سایت جام جم گفتند که بعد از پایان فعالیت گویندگی حتما وارد عرصه #بازیگری می شن”
اما مغز حرف بنده این هست که چرا صدا و سیما در طی این چند سال نتونسته مجری رو جای ایشون تربیت کنه و بیاره سر کار
در بخش های ورزشی و اجرای برنامه های ورزشی و تفریحی مجریانی وارد سیستم صدا و سیما شدن اما بحث بنده گویندگی خبر هست.
چرا به جای آقای حیاتی یه جوون تجربه پذیر وارد نشده؟ چرا به جای اینکه دو حقوق به آقای حیاتی داده بشه یک جوان دیگه وارد بازار کار نشه ؟
قطعن آقای حیاتی باید در گوشه ای تجربیات خودشون رو که با هزینه دولت به دست آوردن رو نفر بعدی انتقال بدن و این صندلی چسبناک صدا و سیما رو به شخص دیگه ای بسپارن.
تعدد مجریان جوان در شبکه خبر بهعلت ماهیت برنامه های متنوع و فراوان این شبکه یک گام خوب و مفید هست که باید به سایر شبکه ها نیز سرایت کنه.
خلاصه اینکه با حرکت ها و جابجایی های مناسب هم می تونیم اشتغال زایی کنیم و نور امید رو به دل جوون ها وارد کنیم و ایمان داشته باشیم که جوان های امروزی سریع تر می تونن با متدهای جدید آشنا بشن و به تنوع و مخاطب پسندی برنامه های تلویزیونی اضافه کنن.